فاوا و آموزش

فاوا و آموزش
 
فناوری و اطلاع رسانی در آموزش
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





امکان سنجی و نیازسنجی آموزش الکترونیکی

   عصر اطلاعات موقعیتی فراهم ساخته است که انبوهی از یادگیرندگان به موسسسات یاددهنده روی می آورند . از سوی دیگر، امکانات تکنولوژیکی فراوانی در اختیار جامعه ی یادگیرندگان قرار دارد که آن ها را به سوی خود آموزی و یادگیری مستقل فرا می خوانند. به عبارت دیگر به جای آن که مطالب مورد نیاز خود را از طریق تدریس معلم در کلاس درس یاد بگیرند، خودشان باید از منابع متنوع بیاموزند. واقعیت این است که چیزهایی که ارزش یادگیری دارند، بسیار بیشتر از آن است که فرصتی برای تدریس آن ها وجود داشته باشد. یکی از ملاک های عمده ی تعیین کننده ی ارزش هر موسسه ی اموزشی در دنیای امروز، این است که چه تعداد یادگیرنده و تا چه حد زیر پوشش آموزشی آن ها قرار می گیرند. محدودیت فضای آموزشی، طول نیمسال های تحصیلی و محدودیت وقت استادان و دانشجویان، ساعات کار دانشگاه و... از جمله مورادی هستند که فرصت های یادگیری دانشجویان را کاهش می دهند. تحقیقات نشان می دهد که سازماندهی فرایند یاددهی – یادگیری برای ایجاد یک محیط موثر یادگیری، مهم تر از فعالیت های معلم برای یاددادن و پاسخگویی به مسائل رفتاری یادگیرند است( گود و برافی،2000). بنابراین فرصت یادگیری که عملا در اختیار فرد قرار می گیرد بستگی به این دارد که جقدر از زمان موجود خود را صرف مشارکت در امر یادگیری خودش می کند. طبیعی است که اگر محیط یادگیری محدود به کلاس های درس و ارتباط استاد و دانشجو منحصر به همان حضور در زمان تدریس باشد، الزام دانشجویان به فعالیت های یادگیری نیز محدود به همان زمان و مکان آموزشی خواهد شد. در صورتی که یادگیری امری مداوم و تدریجی است و پایداری نتایج آن منوط به مشارکت مداوم یادگیرنده در فرایند یادگیری خود است. همانطور که اسکات(1996) اشاره می کند روش ها و رفتارهای آموزشی سنتی مخصوصا در آموزش عالی به دشواری می توانند در دنیای تغییرات متهورانه و استانداردهای سخت دوام بیاورند. بنابراین تاچار هستند از برنامه ریزی درسی مبتنی بر دانش به برنامه ریزی مبتنی بر حل مساله روی بیاورند. نکته ی اصلی در مورد فرصت یادگیری این است که یادگیرنده زمان لازم برای یادگیری را در اوقاتی که برای او مقدور و میسر است به فعالیت های مربوط به برنامه های درسی خود اختصاص دهد تا بیشترین پیشرفت را در جهت اخذ نتایج مورد انتظار به دست آورد. اگر چنین باشد مراکز آموزشی به طور عام و دانشگاه ها به طور خاص، در آینده باید فرایند یاددهی- یادگیری را طوری سازمان دهند که فرصت مشارکت برای همه ی دانشجویان را در این فرایند و در زمان و مکان دلخواه فراهم آورند. استفاده از سیستم دانشگاه های مجازی و استفاده از آموزش الکترونیکی یکی از راه کاری ها مفید در عرصه ی یادگیری مشارکتی می باشد.(ابراهیم زاده، 1386).

   امکان سنجی استقرار استانداردهای آموزش الکترونیکی بایستی به این هدف انجام شود که موانع روبروی ما در این زمینه  شناسایی شود و به این پی برده شود که آیا ویژگی های یادگیری مشارکتی و استانداردهای یادگیری الکترونیکی در آموزش مورد نظر وجود دارد یا نه؟ در یک فرایند یاددهی- یادگیری مشارکتی، یادگیرندگان امکان بیشتری برای اظهار نظر دارند. همین طور یاددهنده نیز امکان بیشتری برای انتقال دانش، آشنایی با توانایی ها و اندیشه های یادگیرندگان و از همه مهم تر برای یادگیری متقابل دارد. آن ها در یک فعالیت مشترک یکدیگر را در دستیابی به اهداف یادگیری یاری می دهند و با روی هم گذاشتن نیروها و امکانات خود و سهیم شدن در کار، اهداف فردی را با اهداف گروهی در هم می آمیزند. این بدان معنی است که هر فرد خود را در قبال تحقق اهداف آموزشی مسئول بداند.

    در عصر حاضر با توجه به این که بخش قابل توجهی از نرم افزارها به نوعی آموزشی هستند، بازهم ظرفیت ارتباطی رایانه های چندرسانه ای به طور وسعینی باری استفاده ی آموزشی خالی است. به همین دلیل متخصصان آینده شناس و نوجوی تعلیم و تربیت امروزه از کلاس های درس از راه دور و بالاخره دانشگاه های مجازی سخن می گویند.

   ساختار واقعی این نظام ارتباطی جدید و استفاده از آن به طور چشمگیری به نحوه ی کاربردها، مفاهیم و در نهایت پیامدهای اجتماعی آن بستگی دارد. آیا راینه های چند رسانه ای آن قدر قابلیت دارند که کار، آموزش و سرگرمی و تفریح در یک نظام هماهنگ به یکدیگر مرتبط سازند؟ بررسی های اجمالی نشان می دهند که ارتباط رایانه ای و استفاده از رایانه های چندرسانه ای در بیشتر کشورهای جهان در انحصار نخبگان و تحصیل کرده گان آن کشورهاست. بنابراین استفاده ی گسترده از شبکه های رایانه ای با اهداف آموزش توسط تحصیل کردگان دانشگاه دارای بیشترین احتمال برای انتشار دانش، فناوری و گسترش فرهنگ استفاده از رایانه است . همانطور که کاستلز استدلال می کند دانشگاهیان با رویکرد به استفاده ی آموزشی از رایانه به برج عاج نشینان جامعه گریز تبدیل نمی شوند، بلکه به عاملان اصلی انتشار دانش جدید و شیوه های نوین تفکر تبدیل می شوند که با مدیریت صحیح و هدایت جریان های اجتماعی ارتباط میان جند نسل از جوانان را به نحو مطلوبی برقرار می کنند و فرهنگ رسانه ی جدیدی را به بدنه ی جامعه منتقل می سازند. بنابراین فعلا می توان به سوال مطرح شده پاسخ مثب داد. زیرا استفاده از ظرفیت های فکری، علمی، فناوری موجود در دانشگاه ها واقعا می تواند سه عنصر اساسی زندگی انسان یعنی کار، آموزش و سرگرمی را به یکدیگر مرتبط سازد و آموزش را از حالت یکنواختی به یک فرایند پویا و خوشایند تبدیل کند.(عیسی زاده،1386).

   یکی از زمینه های مهم در آموزش مشارکتی و آموزش از راه دور، راه اندازی و توسعه ی آموزش های الکترونیکی است . با نگاهی گذرا به تجربه ی کشورهای مختلف در ایجاد و گسترش آموزش الکترونیکی در دوره های مختلف علمی و دانشگاهی به سادگی می توان دستاوردها و مزایای بیشمار آن را برشمرد. بدیهی است که این فناوری نیز مانند سایر فناوری ها دارای بایسته هایی است از جمله این که باید به شکل مناسبی به کار گرفته شود. تجربیات محدود اجرا شده نشان از برخی ناکامی ها در ایران را در زمینه ی بکارگیری آموزش الکترونیکی؛ دارد. تاکید اصلی در این مورد بر لزوم بومی سازی شیوه های مختلف آموزش الکترونیکی است و این که عدم توجه به نیازمندی های بومی و فرهنگی و کپی برداری صرف از الگوهای خارجی می تواند به شدت کارایی و اثربخشی این نوع آموزش را تحت تاثیر قرار دهد. تولید محتوای الکترونیکی مناسب، فعالیتی کاملا تخصصی است و لزوم بهره گیری از متخصصان آموزشی در این فرایند امری غیر قابل انکار است.

   همان گونه که برخی متخصصان اعتقاد دارند ارزش اصلی آموزش الکترونیکی در سرعت دسترسی به اطلاعات نیست، بلکه ظرفیت آن در سهولت برقراری ارتباط، تفکر، ساختن مفاهیم و دانش است. به همین علت لازم است به منظور تحقق این اهداف از ابزار آموزش الکترونیکی به درستی استفاده گردد. موانع بومی، فرهنگی و محدودیت های زیادی در این مسیر وجود دارند که اولا شناسایی آن ها ضروری است و ثانیا می باید به اقتضای نیاز و شرایط مخاطبان نسبت به رفع یا اصلاح آن ها کوشید. تردیدی نیست که آموزش در شهر های الکترونیکی می باید از طریق محیط مجازی ارائه شود و هر چه که زودتر و مناسب تر به خدمت گرفته شود اثربخشی آن ها بیشتر بوده، در حوزه ی رقابت بین فرهنگ ها نیز برگ برنده ی بیشتر ی در اختیارمان خواهد بود. با توجه به نیاز اشاره شده و مفیدبودن استفاده از آموزش الکترونیکی،  اهمیت بومی سازی آن در کشور  بسیار بدیهی است. گام های لازم برای بومی سازی به صورت زیر است:

گام اول: هدف گذاری در آموزش الکترونیکی

گام دوم: شناخت توانایی های و زیرساخت های فرهنگی

گام سوم: برقراری پلی بین فناوری و پداگوژیکی

گام چهارم: شناخت نارسایی ها و موانع

از جمله ی مشکلاتی که به طور خاص در کشور ما و با توجه به وضعیت موجود  دست به گریبان آموزش الکترونیکی در ایران است میت توان به موارد زیر اشاره نمود:

1-     زیرساخت های ضعیف مخابراتی

2-     سواد الکترونیکی نسبتا پایین یادگیرندگان

3-     عدم تربیت استادان برای آموزش در محیط الکترونیکی

4-     مشکلات خاص خط و زبان فارسی در محیط رایانه

5-     دوگانگی های فرهنگی در محیط سایبری و فضای واقعی

6-      شاخص زمینه ی فرهنگی عمیق HC(مزینی، 1389).

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 21 فروردين 1395برچسب:, توسط ابراهیم آریانی